معنی afzonderlijk
afzonderlijk
جداگانه، فردی
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با afzonderlijk
afgoderlijk
afgoderlijk
بِه طُورِ بُت پَرَستانِه، بُت پَرَست
دیکشنری هلندی به فارسی