معنی afzien
afzien
انکار، رنج می برند، صرف نظر کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با afzien
aérien
aérien
هَوایی، هَوا
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ancien
ancien
سابِق، باستانی، قَدیمی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
alien
alien
بیگانِه، بَشَردوستی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
aaien
aaien
نَوَازِش کَردَن، سِکتِه
دیکشنری هلندی به فارسی
zien
zien
دیدَن، بَرایِ دیدَن
دیکشنری هلندی به فارسی