معنی afzender
afzender
فرستنده
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با afzender
ascender
ascender
مِقدار داشتَن، صُعود کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
aprender
aprender
یاد گِرِفتَن، یاد بِگیرَند
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ascender
ascender
مِقدار داشتَن، صُعود کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
aprender
aprender
یاد گِرِفتَن، یاد بِگیرَند
دیکشنری پرتغالی به فارسی
afwenden
afwenden
اِنحِراف کَردَن، روی بَرگَردان
دیکشنری هلندی به فارسی
ofender
ofender
آزار رِساندَن، تَوهِین کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
amender
amender
اِصلاح کَردَن، اِصلاح کُنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
atender
atender
نِگَهداری کَردَن، شِرکَت کُنَند
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
acender
acender
اِشتِعال کَردَن، رُوشَن کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی