معنی afwisseling
afwisseling
تناوب، تنوّع
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با afwisseling
afwisselend
afwisselend
بِه طُورِ نوبَتی، مُتِنَوِّع، مُتِناوِب
دیکشنری هلندی به فارسی
omwisseling
omwisseling
جابِجایی، مُبادِلِه
دیکشنری هلندی به فارسی
afwisselen
afwisselen
جایگُزین کَردَن، مُتِناوِب، مُتِناوِب قَرار دادَن
دیکشنری هلندی به فارسی