معنی afstappen
afstappen
پیاده شدن
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با afstappen
instappen
instappen
سَوار شُدَن، وارِد شِوید
دیکشنری هلندی به فارسی
afkappen
afkappen
کوتاه کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی