معنی afschrikken
afschrikken
وحشت زده کردن، بازدارنده، بازداشت کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با afschrikken
afschrikkend
afschrikkend
بازدارَندِه
دیکشنری هلندی به فارسی
afschrikking
afschrikking
مُحَرِّک، بازدارَندِگی
دیکشنری هلندی به فارسی
afschrijven
afschrijven
بَرداشت کَردَن، حَذف کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
schrikken
schrikken
تَرسیدَن، مَبهُوت کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی