معنی afscheiding
afscheiding
جدایی، ترشّح
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با afscheiding
afscheiden
afscheiden
تَرَشُّح کَردَن، تَرَشُّح کُنَند
دیکشنری هلندی به فارسی
scheiding
scheiding
جُدایی، صَفرا، تَفکِیک، صِفات
دیکشنری هلندی به فارسی