معنی afleidend
afleidend
حواس پرت کننده، حواس پرتی، به طور حواس پرت کن
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با afleidend
afleiden
afleiden
اِنحِراف کَردَن، حَواس پَرت کَردَن، اِستِخراج کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
inleidend
inleidend
بِه طُورِ مُعارِفِه ای، مُقَدَّماتی، مُقَدَّمِه ای
دیکشنری هلندی به فارسی
afleiding
afleiding
مَنشأ، حَواس پَرتی
دیکشنری هلندی به فارسی
leidend
leidend
رَنج آوَر، رَنج کِشیدَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
leidend
leidend
رَهبَر، پیشرو
دیکشنری هلندی به فارسی