معنی affectief
affectief
به طور احساسی، عاطفی
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با affectief
effectief
effectief
به طور مؤثر، مُؤَثِّر
دیکشنری هلندی به فارسی
affection
affection
مَحَبَّت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
defectief
defectief
بِه طُورِ مَعیوب، مَعیوب، عِیب دار
دیکشنری هلندی به فارسی
affecter
affecter
تأثیر گُذاشتَن، تَاثیر بُگذارَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی