معنی aanwijzen
aanwijzen
مشخّص کردن، اختصاص دهد، انگشت اشاره کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با aanwijzen
aanwijzing
aanwijzing
عُنوان، سَرنَخ، راهنَمایی، نِشانِه
دیکشنری هلندی به فارسی
aanprijzen
aanprijzen
تَبلِیغ کَردَن، سِتایِش
دیکشنری هلندی به فارسی
afwijzen
afwijzen
کاهِش دادَن، رَد کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی