معنی aanvoelen
aanvoelen
گمان کردن، احساس
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با aanvoelen
aanvullen
aanvullen
تَکمِیل کَردَن، پُر کَردَن، مُکَمِّل کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
aanvallen
aanvallen
حَمله کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی