معنی aanvallen
aanvallen
حمله کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با aanvallen
aanvullen
aanvullen
تَکمِیل کَردَن، پُر کَردَن، مُکَمِّل کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
aanvaller
aanvaller
مُهاجِم
دیکشنری هلندی به فارسی
aanvallend
aanvallend
موهِنانِه، تُوهین آمیز
دیکشنری هلندی به فارسی
aanvoelen
aanvoelen
گُمان کَردَن، اِحساس
دیکشنری هلندی به فارسی