معنی aanbiddend
aanbiddend
پرستش گر، پرستش کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با aanbiddend
aanbidden
aanbidden
عِشق وَرزیدَن، عِبادَت، پَرَستِش کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
aanbidding
aanbidding
عِبادَت
دیکشنری هلندی به فارسی
aanbieden
aanbieden
پیشنَهاد دادَن، بَرایِ اِرائِه، اِرائِه دادَن
دیکشنری هلندی به فارسی