هوار هوار آنچه از سقف یا دیوار خانه فروریزد، آوار،صدای فروریختن سقف یا بنا، داد و فریاد، جار و جنجالهوار کشیدن: داد کشیدن، جار و جنجال کردنهوار زدن: داد کشیدن، جار و جنجال کردن، هوار کشیدن فرهنگ فارسی عمید
خوگر خوگر ویژگی انسان یا حیوانی که با کسی انس و الفت گرفته است، مانوس، برای مِثال دل حافظ که به دیدار تو خوگر شده بود / نازپرورد وصال است مجو آزارش (حافظ - ۵۶۰) فرهنگ فارسی عمید