جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با هارپاک

هارپات

هارپات
نام پسر ’تیری باذ’ که به تحریک ’اخس’ (پسر اردشیر) به کشتن ’آرسان’ همت گماشت، ’آرسان’ پسر دیگر اردشیر بود که از یک زن غیرعقدی به دنیا آمده بود و شاه وی را بسیار دوست میداشت، سرانجام آرسان به قتل رسید و پس از آن اردشیر، که بسیار پیر بود از غصه درگذشت، (تاریخ ایران باستان ج 2 صص 1157 - 1158)
لغت نامه دهخدا

هارپا

هارپا
نوعی ماهی خاردار کوچک و خرد (ناظم الاطباء) توضیح با ماخذی که دردست بود گونه آن شناخته نشد
فرهنگ لغت هوشیار

هارپا

هارپا
نوعی از ماهی کوچک است و پای بسیاردارد و بر پشت او خار هم هست، و به این معنی هازیا هم به نظر آمده است که به جای رای بی نقطه زای نقطه دارو به جای بای فارسی یای حطی باشد، (برهان) (آنندراج)، نوعی از ماهی خاردار کوچک و خرد، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

چهارپا

چهارپا
هر حیوانی که با چهارپا شامل دو دست و دو پا راه می رود، بیشتر به اسب، الاغ، قاطر و شتر اطلاق می شود
چهارپا
فرهنگ فارسی عمید