جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با وهمنش

وهمنش

وهمنش
بهمنش. با منش نیکو. خوشخوی و خوب طبیعت، چه واو وباء در پارسی تبدیل یابند. (انجمن آرا) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

وهمنش

وهمنش
به لغت زند و پازند کسی را گویند که گفتار و کردار و زبان و دل او با حق تعالی راست و درست باشد. (انجمن آرا) (برهان) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

بهمنش

بهمنش
وهمنش. دارای منش نیک. دارندۀ اندیشۀ خوب. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به منش شود
لغت نامه دهخدا

وهمن

وهمن
نیک اندیش، برف انبوه که از کوه فرو ریزد، پسر و جانشین اسفندیار، نام ماه یازدهم از سال شمسی، نام فرشته نگهبان چهارپایان سودمند، نام روز دوم از هر ماه شمسی در ایران قدیم، نام یکی از لحنهای قدیم موسیقی ایرانی
وهمن
فرهنگ نامهای ایرانی