جدول جو
جدول جو

معنی ورزگمهر

ورزگمهر(پسرانه)
بزرگمهر، بسیار مهربان، نام وزیر انوشیروان پادشاه ساسانی
تصویری از ورزگمهر
تصویر ورزگمهر
فرهنگ نامهای ایرانی

واژه‌های مرتبط با ورزگمهر

بزرگمهر

بزرگمهر
خورشید بزرگ، بسیار مهربان، نام وزیر دانشمند انوشیروان پادشاه ساسانی
بزرگمهر
فرهنگ نامهای ایرانی

بزرگمهر

بزرگمهر
ابن بختگان. همان بزرجمهر حکیم و وزیر نوشیروان است. رجوع به بزرجمهر و بزرگمهر و شرح احوال و آثار رودکی ص 286 و 287 شود
لغت نامه دهخدا

برزمهر

برزمهر
مرکب از برز (نیرومند، باشکوه) + مهر (خورشید)، از شخصیتهای شاهنامه، نام پدر قارن از سرداران بهرام گور پادشاه ساسانی
برزمهر
فرهنگ نامهای ایرانی

ورزگار

ورزگار
کشاورز، کشتکار، دهقان
بَرزِگَر، زارِع، فَلّاح، وَرزِگَر، بَرزکار، بَزرکار، بَرزیگَر، بَرزه گَر، گیاه کار، حَرّاث، حارِث، بازیار، کَدیوَر، وَرزِکار، وَرزه، وَرزی، کِشوَرز، واستِریوش، کِشتبان
ورزگار
فرهنگ فارسی عمید

برزمهر

برزمهر
نام دستور خسرو پرویز. (فرهنگ شاهنامه) :
به هر کاردستور بد برزمهر
دبیری جهاندیده و خوب چهر.
فردوسی، لقب جد موسی بن حسین انماط محدث است. (یادداشت مؤلف). واژه محدث در علم حدیث به کسی اطلاق می شود که توانایی بررسی و نقد حدیث را داراست. این افراد با استفاده از دانش وسیع در زمینه راویان، طبقات مختلف آنان، و شواهد مختلف، صحت یا سقم یک روایت را تعیین می کنند. محدثان با برقراری استانداردهای دقیق علمی، به مسلمانان کمک کردند تا از احادیث صحیح بهره برداری کنند و از اشتباهات جلوگیری نمایند.
نام مؤبد بهرام گور:
یکی موبدی نام او برزمهر
بر آن رفتن راه بگشاد چهر.
فردوسی.
ابا موبدموبدان برزمهر
چه ایزدگشسب آن مه خوبچهر.
فردوسی
نام دبیر انوشیروان. (فرهنگ شاهنامه)
یکی از سران سپاه بهرام گور. (یادداشت مؤلف). پهلوان ایرانی زمان بهرام گور
لغت نامه دهخدا

ورزگر

ورزگر
کشاورز، کشتکار، دهقان
بَرزِگَر، زارِع، فَلّاح، بَرزکار، بَزرکار، بَرزیگَر، بَرزه گَر، گیاه کار، حَرّاث، حارِث، بازیار، کَدیوَر، وَرزِگار، وَرزِکار، وَرزه، وَرزی، کِشوَرز، واستِریوش، کِشتبان
ورزگر
فرهنگ فارسی عمید