جدول جو
جدول جو

معنی نیوتش

نیوتش(پسرانه)
با کسی یکی شدن، همراهی و مجامعت، بر وزن پیشکش
تصویری از نیوتش
تصویر نیوتش
فرهنگ نامهای ایرانی

واژه‌های مرتبط با نیوتش

نیوتش

نیوتش
بر وزن پیشکش به معنی جماع و مجامعت. (از برهان) (از انجمن آرا). از مجعولات دساتیر است. رجوع به فرهنگ دساتیر ص 273 شود
لغت نامه دهخدا

نیوتیش

نیوتیش
نیوتش، با کسی یکی شدن، همراهی، مجامعت، (هر سه حرف اول ساکن هستند، بر وزن دیو)
نیوتیش
فرهنگ نامهای ایرانی

نیوشت

نیوشت
دهی است جزء دهستان کوهپایۀ بخش مرکزی شهرستان ساوه. در 4هزارگزی شرق ساوه و 5هزارگزی راه ساوه به نوبران. در منطقۀ کوهستانی سردسیری واقعاست و 885 تن سکنه دارد. آبش از قنات، محصولش غلات، بادام، گردو، بنشن و شغل اهالی زراعت و جاجیم و گلیم و جوال بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا

نیوش

نیوش
امر از نیوشیدن: گوش کن، بشنو، در ترکیب بمعنی نیوشنده آید: پند نیوش سخن نیوش نصیحت نیوش
فرهنگ لغت هوشیار

نیوش

نیوش
نیوشیدن، نیوشنده، پسوند متصل به واژه به معنای شنونده مثلاً سخن نیوش، نصیحت نیوش
نیوش
فرهنگ فارسی عمید

نیوش

نیوش
مادۀ فعل مضارع از نیوشیدن رجوع به نیوشیدن شود، در ترکیب با کلمات دیگر به معنی نیوشنده آید: نصیحت نیوش، پندنیوش،
استماع، توجه، (ناظم الاطباء)، گوش دادن سخن باشد، نیوشه، (لغت فرس اسدی)، رجوع به نیوشه شود
لغت نامه دهخدا