جدول جو
جدول جو

معنی نیمتاج

نیمتاج(دخترانه)
نیم (فارسی) + تاج (فارسی) تاج کوچک آراسته به جواهر
تصویری از نیمتاج
تصویر نیمتاج
فرهنگ نامهای ایرانی

واژه‌های مرتبط با نیمتاج

نیم تاج

نیم تاج
نیماتاج تاج پارسی است تاج کوچک مرصع بجواهر جقه، تاجی که از دیبای مرسع بجواهر سازند و بر سر عروس گذارند: (جامه ای دارد زلعل و نیم تاجی از لباب عقل و دانش بر دو شد تا ایمن از وی نغنوی (حافظ. 3678 در وصف دختر رز)
فرهنگ لغت هوشیار

نیم تاج

نیم تاج
نوعی وسیله زینتی شبیه تاج نیمه که بر سر عروس می گذارند
نیم تاج
فرهنگ فارسی معین

سیمتاج

سیمتاج
بخل و آن منع سائل است به وجهی از وجوه با وجود قدرت و استطاعت، (برهان) (آنندراج)، بخل، بخالت، (ناظم الاطباء)، از برساخته های فرقۀ آذرکیوان است، (از حاشیۀ برهان چ معین)
لغت نامه دهخدا

نیم تاج

نیم تاج
نوعی از آرایش که به سر عروس می گذارند، (ناظم الاطباء)، تاج کوچک مرصع به جواهر، جقه، تاجی که از دیبا بافند و به جواهر مرصع سازند، (از غیاث اللغات) (آنندراج) (از فرهنگ فارسی معین) :
جامه ای دارد ز لعل و نیم تاجی از حباب
عقل و دانش برد و شد تا ایمن از وی نغنوید،
حافظ (دیوان چ قزوینی - غنی ص 367)،
مرصع نیم تاجی بر سرش بود
که ماه نو کلاه زرگرش بود،
ناظم (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا