جدول جو
جدول جو

معنی نازگوهر

نازگوهر(دخترانه)
دارای گوهر زیبا، گوهر و سنگ زیبا و قیمتی
تصویری از نازگوهر
تصویر نازگوهر
فرهنگ نامهای ایرانی

واژه‌های مرتبط با نازگوهر

ناگوهر

ناگوهر
به معنی عَرَض باشد که در مقابل جوهر است. (برهان قاطع) (آنندراج) (انجمن آرا). به اصطلاح حکمت طبیعی، عرض در مقابل جوهر. (ناظم الاطباء). از لغات دساتیر است.
لغت نامه دهخدا

چارگوهر

چارگوهر
چهارگوهر، برای مِثال چو این چارگوهر به جای آمدند / ز بهر سپنجی سرای آمدند (فردوسی - ۱/۶)
چارگوهر
فرهنگ فارسی عمید

چارگوهر

چارگوهر
چارعنصر. چارآخشیج. عناصراربعه. آخشیجان. آب و خاک و باد و آتش:
چو این چارگوهر بجای آمدند
ز بهر سپنجی سرای آمدند.
فردوسی.
میراث ستان هفت کشور
منصوبه گشای چارگوهر.
نظامی.
ز آن بزرگی که در سگالش اوست
چارگوهر چهاربالش اوست.
نظامی.
جهت را شش گریبان در سرافکند
زمین را چارگوهر در برافکند.
نظامی.
و رجوع به چارگهر و چهارگوهر شود
لغت نامه دهخدا

نکوگوهر

نکوگوهر
نژاده. خوش طینت. نیکونژاد:
با نکوگوهران نکو می کرد
قهر بدگوهران هم او می کرد.
نظامی
لغت نامه دهخدا

ناگوار

ناگوار
نامطبوع، ناخوشایند مثلاً حوادث ناگوار، بدمزه، خوراکی که در معده هضم نشود، امتلا، سوء هاضمه، تخمه
ناگوار
فرهنگ فارسی عمید

ناگوار

ناگوار
چیز بد هضم که زود گوارا نشود، تحلیل نرفته، هضم نشده، سنگین
ناگوار
فرهنگ لغت هوشیار