معنی نازآفرید
- نازآفرید(دخترانه)
- آفریده ناز و زیبا
واژههای مرتبط با نازآفرید
نازآفرین
- نازآفرین
- شوق آفرین، مرکب از ناز (زیبا) + آفرین (آفریننده)، نام همسر فتحعلی شاه قاجار
دادآفرید
- دادآفرید
- مرکب از داد (عدل) + آفرید (آفریده)، خداوند، نام یکی از سرودهای موسیقی
شادآفرید
- شادآفرید
- آنکه شاد آفریده شد، آفریده شاد
برزآفرید
- برزآفرید
- آفریده با شکوه، نام مادر فرود
دادآفرید
- دادآفرید
- از لحن های قدیم موسیقی،
برای مِثال سرودی به آواز خوش برکشید / که اکنون تو خوانیش دادآفرید (فردوسی - ۸/۲۸۴)
ناز آفرین
- ناز آفرین
- معشوقی که ناز بسیار بکار برد، آنکه نعمت و رفاه و خوشی پدید آورد، پدید گشته از ناز و فخر و تکبر، بلطف و نرمی آفریده شده
داذآفرید
- داذآفرید
- نام یکی از سرودهای ایران باستان که باربد برای خسرو پرویز ساخته بود. نام درست آن باید دادار آفرید باشد زیرا ثعالبی آن را بصورت یزدان آفرید نقل کرده است. (ایران در زمان ساسانیان، ترجمه رشید یاسمی ص 507) :
سرودی به آواز خوش برکشید
که اکنون تو خوانیش داد آفرید.
فردوسی.
رجوع به داذآفرین شود