جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با مهرسا

مهرنسا

مهرنسا
نورانی ترین زن در میان زنان، مهر (فارسی) + نسا (عربی)، نام همسر فتحعلی شاه قاجار
مهرنسا
فرهنگ نامهای ایرانی

مهراس

مهراس
از شخصیتهای شاهنامه، نام موبدی رومی و نماینده قیصر روم در دربار انوشیروان پادشاه ساسانی
مهراس
فرهنگ نامهای ایرانی

مهراس

مهراس
هاون، ظرف فلزی استوانه ای از جنس چوب، سنگ که در آن چیزی می کوبند یا می سایند، کابیله
مهراس
فرهنگ فارسی عمید

مهراس

مهراس
جوازه کابیله هاون، شتر پر توان هاونی است که با آن گندم و مانند آن میکوبند، سنگی که درون آنرا خالی کرده باشند و در آن چیز گذارند یا آب ریزند و بدان وضو گیرند، شتر پر زور و بارکش سخت خور
فرهنگ لغت هوشیار

مهراس

مهراس
هاونی است که با آن گندم و مانند آن می کوبند، سنگی که درون آن را خالی کرده باشند و در آن چیز گذارند یا آب ریزند و بدان وضو گیرند، شتر پر زور و بارکش سخت خور
مهراس
فرهنگ فارسی معین

مهراس

مهراس
پیشرو گروهی از موبدان و دانایان که قیصر روم با باژ و ساو نزد انوشیروان فرستاده است:
گزین کرد از آن فیلسوفان روم
سخنگوی بادانش از پاک بوم...
چو مهراس داننده شان پیشرو
گوی در خرد پیر و در سال نو...
چو مهراس نزدیک کسری رسید
به رومی یکی آفرین گسترید.
فردوسی (شاهنامه 698/41-705)
پدر الیاس و الیاس مرزبان خزر بوده است به روزگار لهراسب شاه:
به مرز خزر مهتر الیاس بود
که پور جهاندیده مهراس بود.
فردوسی (شاهنامه 681/14)
لغت نامه دهخدا

مهرساز

مهرساز
مهرسازنده. آنکه دستینه سازد. سازندۀ مهر. حکاک. مهرکن. که مهر می سازد. که شغل وی مهر ساختن باشد، جاعل مهر. که به دغا و فریب مهر کسی را جعل کند
لغت نامه دهخدا