جدول جو
جدول جو

معنی محمدیار

محمدیار(پسرانه)
محمد (عربی) + یار (فارسی) یار و یاور محمد
تصویری از محمدیار
تصویر محمدیار
فرهنگ نامهای ایرانی

واژه‌های مرتبط با محمدیار

محمدیار

محمدیار
دهی است از دهستان حومه بخش سلدوز شهرستان ارومیه. دارای 635 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

احمدیار

احمدیار
امیر احمدیار، از امرای عهد سلطان ابوسعید تیموری که پس از قتل او چندی در حبس و بند بود وسپس نجات یافت و آنگاه در زمرۀ امرای سلطان حسین میرزا درآمد. رجوع بحبط ج 2 ص 238، 246، 247، 260 شود
لغت نامه دهخدا

محمدعمر

محمدعمر
نهمین از خانان خوقند (1224- 1237 هجری قمری). (ترجمه طبقات سلاطین اسلام ص 252)
لغت نامه دهخدا

محمدشاه

محمدشاه
دهی است از دهستان حومه بخش سلدوز شهرستان ارومیه. 599 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

محمدشاه

محمدشاه
قاجار. نوۀ فتحعلیشاه و پسربزرگ و ارشد عباس میرزا. به سال 1222 هجری قمری متولد شد و پس از درگذشت عباس میرزا (1249 هجری قمری) به سمت ولایتعهدی و حکومت خراسان و آذربایجان منصوب و روانۀتبریز گردید. پس از درگذشت فتحعلی شاه به سال 1250 در 27سالگی در تبریز جلوس کرد لیکن 60 نفر از پسران فتحعلی شاه که در اطراف ایران حکومت داشتند و هر یک داعیۀ سلطنت در سر می پروراندند با لشکر و استعداد آمادۀ مبارزه شدند. اما کفایت قائم مقام مدعیان سلطنت را از سر راه برداشت و او را به سلطنت تمامی ایران رسانید. وی در سال 1264 هجری قمری در قصر محمدیه، واقعدر غرب تجریش درگذشت. و نیز رجوع به قاجاریه شود
لغت نامه دهخدا

محمدجان

محمدجان
دهی است از دهستان کرانی شهرستانی بیجار، واقع در 12 هزارگزی شمال باختر حسن آباد سوگند و 2 هزارگزی قزل تپه با 215 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

محمدباقر

محمدباقر
میرزا محمد باقر هروی الاصل قزوینی المسکن، شاعر معروف و متخلص به جوهری، صاحب کتاب مقتل موسوم به طوفان البکاء که شهرتی داشته و چند بار چاپ شده است. وی در حدود سال 1249 هجری قمری در اصفهان درگذشت
لغت نامه دهخدا

محمودیان

محمودیان
دهی است جزء دهستان بشاریات بخش آبیک شهرستان قزوین با 192 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا

محمودیان

محمودیان
جَمعِ واژۀ محمودی. خطاب و نسبتی که به گروه منتسب و مرتبط به سلطان محمود غزنوی در دوران سلطنت مسعود غزنوی می دادند. مرادف پدریان. مقابل مسعودیان. رجوع به تاریخ بیهقی شود
لغت نامه دهخدا