دینور و نهاوند است، نخستین را ماه کوفه و دوم را ماه بصره نامند، (از المعرب جوالیقی ص 321)، تثنیۀ ماه و عبارت از دینور و نهاوند است، (از معجم البلدان)، به صیغۀ تثنیه شهر نهاوند و شهر دینور که عبارت از ماه البصره و ماه الکوفه باشد، (ناظم الاطباء)، مراد از ماهان یا ماهات مملکت ماه بصره است که نهاوند و ماسبذان و مهرجانقذق باشدو ماه کوفه که همدان و دینور و حلوان باشد و مجموع این ماهات مملکت ماه قدیم است که ماد و مادی باشد و عرب آن را بدو قسمت بخش کردند، بخشی را تابع حاکم کوفه و ماه کوفه و بخشی را تابع حاکم بصره و ماه بصره نام نهادند، (از حاشیۀ مجمل التواریخ و القصص ص 94) :اندر عهد شاپور اردشیر قصۀ ویس و رامین بوده است وموبد برادر رامین صاحب طرفی بود از دست شاپور، به مرو نشستی و خراسان و ماهان به فرمان او بود، (مجمل التواریخ و القصص ص 94)، و رجوع به ماه و ماهات شود دهی از دهستان درجزین است که در بخش رزن شهرستان همدان واقع است و 1925 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
نام مردی، (منتهی الارب)، نامی از نامهای ایرانی ... (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، چنانکه نام قهرمان داستان پنجم از داستانهای هفت پیکر نظامی ماهان است: بود مردی به مصر ماهان نام منظری خوبتر زماه تمام، نظامی (هفت پیکر چ وحید ص 236) مکنی به ابی سالم یا ابی صالح حنفی محدث است و حجاج وی را بکشت، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، و رجوع به صفهالصوه ج 3 ص 40 شود
جمع ماه باشد برخلاف قیاس، (برهان)، جَمعِ واژۀ ماه، (از ناظم الاطباء)، ماهها: خرم آنانکه از تن جان ندانند ز جانان جان ز جان جانان ندانند به دردش خو کرن سالان و ماهان به درد خویشتن درمان ندانند، باباطاهر، گدایان بینی اندر روز محشر به تخت ملک بر چون پادشاهان چنان نورانی از فرعبادت که گویی آفتابانند و ماهان، سعدی (کلیات چ مصفا ص 835)
شهری است (به ناحیت کرمان با نعمت بسیار و هوای درست. (حدود العالم). شهری است در کرمان در دو منزلی سیرجان و پنج منزلی خبیص. (از معجم البلدان). قصبه ای از توابع کرمان است و مزار شاه نعمت اﷲ ولی در آنجاست. (فرهنگ رشیدی). نام قصبه ای است از توابع کرمان. (برهان). نام قصبه ای است از توابع کرمان به خوشی آب و هوا معروف و سیدنورالدین حسین مشهور به شاه نعمت اﷲ ولی در آنجا متوطن بوده و خانقاه و ریاضت خانه داشته... (از انجمن آرا) (ازآنندراج). قصبۀ مرکز بخش ماهان شهرستان کرمان است که در 36 هزارگزی جنوب شرقی کرمان و در مسیر شوسۀ کرمان - بم واقع است. جلگه و سردسیر است و 7500 تن سکنه دارد. قالی بافی از صنایع دستی مردم است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8). و رجوع به مادۀ قبل شود