نام ماه است چنانکه خورشید نام آفتاب است، (انجمن آرا) (آنندراج)، از مجعولات دساتیر است، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، و رجوع به دساتیر ص 265 شود، به معنی ماه و روشنی ماه است چنانکه خورشید روشنی خور، (انجمن آرا)
ماهداذ، شخصی بود که اردشیر او را به مقام موبدان موبدی برگزید، (ایران درزمان ساسانیان ص 139)، بنا به نقل بندهشن پدر جد بهک یا باک که موبدان موبد عهد شاپور دوم (409 تا 479 میلادی) بوده است، (حاشیۀ مجمل التواریخ و القصص ص 94)
باد شدید، باد سخت وزنده، طوفان: چو طوفان کند شاه باد نهیبش شود دفتر نه فلک جمله ابتر، محمدقلی (از بهار عجم) داماد شاه، (ناظم الاطباء)، اما جای دیگر دیده نشد، و محتمل است که تصحیف شدۀ شاه داماد باشد
مقلوب شاه راه، یعنی مردی که براهها شدن پیشۀ او بود و او بدین کار شاه بود، (از لغت فرس اسدی) (از فرهنگ نظام) : به راه اندر همی شد راه شاهی رسید او تا بنزد پادشاهی، رودکی (از فرس اسدی)، ، مسافر بزرگوارو عظیم القدر، (ناظم الاطباء)، شاهراه که راه پهن و بزرگ و عام است، (آنندراج) (برهان)، راه پهن وسیع مسلوک، (لغت محلی شوشتر، نسخۀ خطی متعلق بکتاب خانه مؤلف)، بمعنی شاهراه است، (فرهنگ اوبهی)، راه فراخ، جاده، (صحاح الفرس) : به راه شاه نیاز اندرون سفر مسگال که مرد کوفته گردد بدین راه اندر سخت، رودکی، و رجوع به مادۀ شاهراه و ترکیب راه شاه در ذیل مادۀ راه بمعنی طریق شود