از محدثان بود و در حدود 775 هجری قمری بدنیا آمد، پس از اکمال تحصیلات از طرف ابوالعباس بن العز و ناصرالدین بن داود بن حمزه وجمعی دیگر اجازۀ حدیث یافت، در شام نزدیک دارالطعم مسکن داشت و سپس به قاهره رفت و در جمادی الثانیۀ سال 864 هجری قمری درگذشت، (از اعلام النساء ج 1 ص 109)، هالک، (تاج العروس)، و این از اضداد است از کنیزکان متوکل عباسی بود که فرزندی به نام عباس از او بدنیا آمد، (از تاریخ الخلفاء ص 186)
نام شاعرۀ ایرانی دختر قطب الدین محمد کرمانی سومین حکمران از سلسلۀ قراختائیان کرمان. آذر در آتشکده آرد: مردانه در راه جهانداری قدم نهاده و مدتی حکومت ولایت کرمان کرده به زیور کمالات آراسته و اهل کمال را رعایت میکرده. از او است: من آن زنم که همه کار من نکوکاریست بزیر مقنعۀ من بسی کله داریست نه هر زنی به دو گز مقنعه ست کدبانو نه هر سری به کلاهی سزای سرداریست. # من اگر توبه ز می کرده ام ای سرو سهی تو خود این توبه نکردی که مرا می ندهی. # بس غصه که از چشمۀ نوش تو رسید تا دست من امروز به دوش تو رسید در گوش تو دانه های در می بینم آب چشمم مگر بگوش تو رسید. (آتشکده ص 350) (قاموس الاعلام ترکی)