حاج میرزا لطفعلی، ابن میرزا احمد مجتهد تبریزی. صاحب شرحی بر کتاب ریاض المسائل استاد خود سیدعلی طباطبائی به نام اوثق الوسائل فی شرح ریاض المسائل و آن در فقه و تا مبحث تیمم است. (ریحانه الادب ج 2 ص 417) شاعر. در طهران به کسب صرافی مشغول بود و این مطلع از او ملاحظه شد، بد نگفته است: آه کز دیدن او گریه برآورد مرا آخر این گریه بلائی به سر آوردمرا. (آتشکدۀ آذر ص 217)
مهمان ناخوانده. (دهار). ناخوانده ای که به همراه به مهمان خوانده درآید. آنکه بی دعوت همراه میهمانان درآید. آنکه ناخوانده به مهمانی رود. (منتخب اللغات). منسوب به طفیل الاعراس یا طفیل العرائس یعنی طفیل بن زلال کوفی که به مهمانیها ناخوانده رفتی. انگل. سورچران. ضیفن. (دهار) (منتخب اللغات). کاسه لیس. شولقی. قرواش. ابوصفر. مفت خوار: بانوی شرق و غرب که چون خوان نهد به بزم عنقا مگس مثال طفیلی ّ خوان اوست. خاقانی. ما زله خوار مائدۀ میر حاجبیم نعمان روزگار طفیلی خوان ماست. خاقانی. کریمان دوست تر دارند مهمان طفیلی را. صائب. - طفیلی شراب، واغِل. - طفیلی طعام، وارِش
اصلش از ملوکان جهانشاه پادشاه است. اوقات به بنائی میگذرانید. این بیت از اوست: در باغ نوشکفته نه آن غنچۀ گل است بر چوب کرده گل سر خونین بلبل است. (تحفۀسامی ص 139)
دهی از بخش هویزۀ شهرستان دشت میشان. آب آن از نهر سابله است. سکنۀ آن 650 تن و محصول آنجا لبنیات و صنایع دستی زنان حصیربافی می باشد. راه آن اتومبیل رو است. در نزدیکی این آبادی امام زاده ابوالخفار واقع است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)