عمل گول، صفت گول، حالت وچگونگی گول، کانائی، چلی، خلی، احمقی، (فرهنگ رشیدی)، غفلت، نادانی، ابلهی، (ناظم الاطباء) : هرکجا نام او بری ندمد زان زمین گولی و نکوهش و ننگ، فرخی، همه مشغولی عالم گولی است ترک گولی به خدا مشغولی است، جامی، گولی من به کار عشق مگیر نه به یک چَه ْ دو بار افتادم، دهخدا، خالِفَه، حذب، خُرق، خَرِق، خُرقه، خَلاطَه، خَلافَه، دَعفَقَه، دَعِک، دَوغَه، رَث َء، رَثیَه، رَطَاء، رُعالَه، رَقاعَه، رَهَق، طَرَط، طُغومَه، طُغومیَه، طُرقَه، عَبش، عَبِش، عُنجَهیَّه، عُنجَهانیَّه، غَباوَه، غَبوَه، عِرین، عِزیل، (منتهی الارب)
دهی است از دهستان گورائیم بخش مرکزی شهرستان اردبیل، واقع در 25000 گزی جنوب اردبیل و 65000گزی شوسۀ هروآباد به اردبیل، کوهستانی و هوای آن معتدل است، سکنۀ آن 341 تن است، آب آن از چشمه و محصول آن غلات و حبوبات است، شغل اهالی زراعت و گله داری است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)