جدول جو
جدول جو

معنی گلگله

گلگله(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری تورانی از فرزندان تور و جزو سپاهیان افراسیاب تورانی
تصویری از گلگله
تصویر گلگله
فرهنگ نامهای ایرانی

واژه‌های مرتبط با گلگله

گلوله

گلوله
هر چیز گرد و به هم پیچیده مثلاً گلولۀ نخ، گلولۀ پنبه، در امور نظامی جسم مخروطی شکل فلزی که با سلاح گرم شلیک می شود
گلوله
فرهنگ فارسی عمید

گلاله

گلاله
کُلالِه، کاکل، در علم زیست شناسی قسمت بالای مادگی گل، برجستگی یا رشته های بالای مادگی گیاه
گلاله
فرهنگ فارسی عمید

گلوله

گلوله
مهره، پاره ای از سرب یا دیگر فلز گرد کرده که در سلاح های گرم بکار برند
فرهنگ لغت هوشیار

گلگچه

گلگچه
رسوم و آدابی باشد که از اول تولد اطفال تااوان عقیقه و گاهواره بطریق سنت رعایت کنند: با چنبر کمان صفت رسم گلگچه از عکس تیر سقف مسمی نموده اند. (عمید لوبکی در تهنیت پسرممدوح)
فرهنگ لغت هوشیار

گلگجه

گلگجه
رسوم و آدابی باشد که از اول تولد اطفال تااوان عقیقه و گاهواره بطریق سنت رعایت کنند: با چنبر کمان صفت رسم گلگچه از عکس تیر سقف مسمی نموده اند. (عمید لوبکی در تهنیت پسرممدوح)
فرهنگ لغت هوشیار

گلوله

گلوله
هرچیز گرد و گلوله مانند، فشنگ، جسمی ساخته شده از سرب که برای تیراندازی در سلاح های گرم به کار می رود
گلوله
فرهنگ فارسی معین

گلگچه

گلگچه
کلگجه، رسوم و آدابی باشد که از اول تولد اطفال تا اوان عقیقه و گاهواره به طریق سنت رعایت کنند
گلگچه
فرهنگ فارسی معین