معنی گلچهره - فرهنگ نامهای ایرانی
معنی گلچهره
- گلچهره(دخترانه)
- گلچهر، آنکه چهره ای زیبا چون گل دارد، زیبا رو
تصویر گلچهره
فرهنگ نامهای ایرانی
واژههای مرتبط با گلچهره
گلچهره
- گلچهره
- آنکه چهره اش در لطافت و طراوت بگل ماند: غلامان گلچهره دلربای کمر بر کمر گرد تختش بپای. (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار
گلچهره
- گلچهره
- گلچهر، گل خد، گلرخ، گل رخسار، گلرو، گلعذار، لاله رخ، لاله رخسار، لاله رو، لاله عذار
متضاد: زردچهره، زردرو
فرهنگ واژه مترادف متضاد
گلچهر
- گلچهر
- آنکه چهره اش در لطافت و طراوت بگل ماند: غلامان گلچهره دلربای کمر بر کمر گرد تختش بپای. (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار
گلچهر
- گلچهر
- آنکه چهرۀ او در طراوات و لطافت به گل ماند:
به نیم شب اگرت آفتاب می باید
ز روی دختر گلچهر رز نقاب انداز.
حافظ.
، از اسمای محبوب است. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
گلچهر
- گلچهر
- گلچهره. معشوقۀ اورنگ. (ناظم الاطباء) :
اورنگ کو؟ گلچهر کو، رنگ وفا و مهر کو
حالی من اندر عاشقی داو تمامی میزنم.
حافظ.
و رجوع به گلچهره شود
لغت نامه دهخدا
گل مهره
- گل مهره
- مهره یا گلولۀ کوچک که از گل درست کنند، مهرۀ کمان گروهه
فرهنگ فارسی عمید