جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با گل پناه

گل غنده

گل غنده
غُنده، هر چیز پیچیده و گلوله شده، پنبۀ زده شده که آن را برای رشتن گلوله کرده باشند، پنبۀ گلوله شده، بَندَک، بُنجَک، پُنجَک، غُندِش، کَندِش، بَندَش، پُندَش، کُلَن، غُند
گل غنده
فرهنگ فارسی عمید

فلک پناه

فلک پناه
سپهر پناه سپهر جایگاه پادشاهی بزرگ مرتبه که آستان او پناهگاه فلک است: حضرت رفیع و در گاه فلک پناه
فرهنگ لغت هوشیار

گل غنچه

گل غنچه
غنچه گل: بهر سوی گل غنچه نوشخند ملک در میان همچو سرو بلند. (فیضی)، گلگونه که زنان برروی مالند غازه سرخاب
فرهنگ لغت هوشیار