جدول جو
جدول جو

معنی کی پیشین

کی پیشین(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از پسران کیقباد پادشاه کیانی
تصویری از کی پیشین
تصویر کی پیشین
فرهنگ نامهای ایرانی

واژه‌های مرتبط با کی پیشین

کی پشین

کی پشین
نام یکی از چهار پسر کیقباد است، و به جای بای فارسی نون مکسور هم به نظر آمده است. (برهان) (آنندراج). نام پسر سوم از چهار پسر کیقباد. (ناظم الاطباء). در اوستا، کوپیشینه. (حاشیۀ برهان چ معین) :
کنون از بزرگان زنی برگزین
نگه کن پس پردۀ کی پشین.
فردوسی.
نخستین چو کاوس باآفرین
کی آرش دوم بدسوم کی پشین.
فردوسی.
اگر پیشکین برنویسند راست
بود کی پشین حرف بر وی گواست
سزد گر بود نام او کی پشین
که هم کی نشان است و هم کی نشین.
نظامی (اقبالنامه چ وحید ص 31).
رجوع به یشتها تألیف پورداود صص 224- 226 شود
لغت نامه دهخدا

کی نشین

کی نشین
آنکه بر جای کیان نشیند. آنکه جانشین شاهان بزرگ است:
سزد گر بود نام او کی پشین
که هم کی نشان است و هم کی نشین.
نظامی (اقبالنامه چ وحید ص 31)
لغت نامه دهخدا