جدول جو
جدول جو

معنی کشواد

کشواد(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام پدر گودرز، سر دودمان گودرزیان و یکی از پهلوانان دوره فریدون پادشاه پیشدادی
تصویری از کشواد
تصویر کشواد
فرهنگ نامهای ایرانی

واژه‌های مرتبط با کشواد

کشواد

کشواد
نام پهلوان پایتخت کیکاووس پادشاه ایران. (برهان). نام پدر گودرز که پسر قارن بن کاوه سپهسالار فریدون فرخ بوده است. (آنندراج) (انجمن آرا) (رشیدی) :
چو بشنید گودرز کشواد تفت
شب تیره از کوه سویش برفت.
فردوسی.
قباد و چو کشواد زرین کلاه
بسی نامداران گیتی پناه.
فردوسی (شاهنامه ج 1 ص 87).
چاکرانند بر در تو کنون
برتر از طوس نوذر و کشواد.
فرخی
لغت نامه دهخدا

کوشاد

کوشاد
جِنتیانا، گیاهی با ساقۀ بلند میان تهی گره دار، برگ های شبیه برگ کدو و گل های سرخ مایل به کبود که در کوه ها و جاهای نمناک و سایه دار می روید، دم کردۀ ریشۀ آن برای درمان اسهال، سوءهاضمه، کرم معده و یرقان به کار می رود، گوشاد
کوشاد
فرهنگ فارسی عمید

کدواد

کدواد
بنای خانه و عمارت: (در عهد تو استوار مانده کدواده عمر سست پیمان) (سیف اسفرنگ)
کدواد
فرهنگ لغت هوشیار

کوشاد

کوشاد
بیخ گیاهی باشد خوشرنگ و آن را جنطیانا گویند، تریاق جمیع زهرهاست، (برهان) (آنندراج)، ریشه تلخ که جنطیانا نیز گویند، (ناظم الاطباء)، کوشاذ، گوشاد، (حاشیۀ برهان چ معین)، جنتیانا، (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا

گشواد

گشواد
نام پهلوان ایرانی: پایتخت کیکاوس پادشاه ایران و چهارم سپاه به گودرز گشواد سپرد. (مجمل التواریخ و القصص ص 49). رجوع به کشواد شود
لغت نامه دهخدا