معنی فرش آورد
- فرش آورد(پسرانه)
- فرش (عربی) + آورد (فارسی)، فرشید ورد
واژههای مرتبط با فرش آورد
فرو آورد
- فرو آورد
- فرود آوردن: تا ایشان هم در آنجا قدر خود بدانند که بچه ارزند و شایسته فرو آورد کجا اند
فرشیدورد
- فرشیدورد
- از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری تورانی، برادر پیران ویسه در زمان افراسیاب تورانی، نام پسرگشتاسپ پادشاه کیانی
پیش آورد
- پیش آورد
- پیش آورده، آنچه پیش از غذای اصلی بر سر سفره آرند از خوردنیهای سبک پیشیار
فرو آوردن
- فرو آوردن
- فرود آوردن، پایین آوردن، منزل دادن
فرا آوردن
- فرا آوردن
- حاصل کردن
فر آورده
- فر آورده
- فراهم آورده، محصول (کشاورزی یا صنعتی) توضیح این کلمه در عصر حاضر رواج یافته: استخراج و تصفیه ساختن و عمل آوردن فرآورده های نفتی
فرو آوردن
- فرو آوردن
- پایین آوردن فرود آوردن نزول دادن، بمنزل کسی وارد کردن
هوش آورد
- هوش آورد
- باهوش نکته دان: کودیده ها درخورد تو تادر رسد در گرد تو ک کو گوش هوش آورد تو تا بشنود برهان ماک (دیوان کبیر)
فرو آوردن
- فرو آوردن
- پایین آوردن، به منزل کسی وارد کردن
