جدول جو
جدول جو

معنی فرسمن

فرسمن(پسرانه)
نام پادشاه گرجستان در زمان اردوان سوم پادشاه اشکانی
تصویری از فرسمن
تصویر فرسمن
فرهنگ نامهای ایرانی

واژه‌های مرتبط با فرسمن

فرسان

فرسان
جمعِ واژۀ فارِس، اسب سوار، سوار بر اسب، دلیر و جنگ جو
فرسان
فرهنگ فارسی عمید

فرسان

فرسان
جمع فارس، از ریشه پارسی سوار کاران اسواران جمع فارس سواران اسب سواران
فرهنگ لغت هوشیار

فرسمه

فرسمه
دهی است از دهستان رودبار بخش طرخوران شهرستان اراک، واقع در 42هزارگزی شمال باختری طرخوران و 3هزارگزی طریزآباد. ناحیه ای است واقع در دامنه، سردسیرو دارای 69 تن سکنه است. از چشمه مشروب میشود. محصولاتش غلات و بنشن است. اهالی به کشاورزی گذران می کنند. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا

فرسان

فرسان
جَمعِ واژۀ فارِس، به معنی سوار یعنی صاحب اسب. (آنندراج). جَمعِ واژۀ فارِس. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

فرسان

فرسان
لقب قبیله ای است و از آن قبیله است عبدید فرسانی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا