معنی فرحناز
- فرحناز(دخترانه)
- خوشی، فرح (عربی) + ناز (فارسی) صاحب شادی و ناز
واژههای مرتبط با فرحناز
فریناز
- فریناز
- عشوه گر، پریناز، دارای ناز و غمزه زیبا و با شکوه
فرحناک
- فرحناک
- شاد، شادمان
فرحناک
- فرحناک
- خوشحال، دلگشا، شادمان، شادی افزا، فرح بخش، مسرور، نزهت بخش، نشاطآور، نشاطانگیز
متضاد: اندوهناک
فرناز
- فرناز
- عشوه گر، داری ناز فراوان، دارای ناز و غمزه زیبا و باشکوه
خرمناز
- خرمناز
- زیبا و با طراوت
پریناز
- پریناز
- دارای ناز و کرشمه ای چون پری
سحرناز
- سحرناز
- مرکب از سحر (زمان قبل از سپیده دم) + ناز (زیبا)
سروناز
- سروناز
- زن زیبا، درخت سروتاز، درختی بلند و زینتی، معشوق خوش قد و قامت
فلکناز
- فلکناز
- بسیار زیبا، آنکه موجب نازش آسمان است، فلک (عربی) + ناز (فارسی)، نام ندیمه شیرین همسر خسروپرویز پادشاه ساسانی
