جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با فربو

چربو

چربو
چربی، مادۀ آلی درون بدن حیوانات و دانۀ گیاهان که در آب حل نمی شود، پیه، سرشیر، قیماق
چربو
فرهنگ فارسی عمید

فرخو

فرخو
بریدن شاخه های زائد تاک و سایر درختان، کندن علف های هرزه از میان کشتزار
فرخو
فرهنگ فارسی عمید

فربی

فربی
پر گوشت گوشتالو چاق سمین فربی مقابل لاغر، سنگین: کوه فربه، قوی نیرومند: فوج فربه، سخت شدید: زخم فربه، معور آبادان: ملک فربه گنج فربه، بسیار فراوان، گنده ستبر
فرهنگ لغت هوشیار

هربو

هربو
گیاهی است شبیه به ضیمران وریحان: (اگر چه هربود چون ضمیران بوددرشکل کجاتوان شبه ضمیران به هربوکردک) (اثیرااخسیکتی)
هربو
فرهنگ لغت هوشیار