جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با فراراد

فاراد

فاراد
فرانسوی بر گرفته از نام فارادی یکان گنجایی کهربی واحد عملی ظرفیت الکتریکی و آن مساوی گنجایش جسمی است که چون سطح آن از صفر بیک ولت برسد و دارای یک کولن (کولمب) الکتریسیته باشد این اصطلاح از زمان فاراده معمول شده
فرهنگ لغت هوشیار

فاراد

فاراد
واحد ظرفیت الکتریکی است و مساوی گنجایش جسمی است که چون سطح آن از صفر به یک ولت برسد واحد یک کولن (کولمب) الکتریسیته باشد، این اصطلاح از زمان مایکل فاراده معمول شده است، (از وبستر)، رجوع به فاراده شود
لغت نامه دهخدا

آریاراد

آریاراد
آریایی جوانمرد، آریایی شجاع، آریایی دانا، آریا + راد (جوانمرد بخشنده دانا شجاع) نام پسر اردشیر دوم پادشاه هخامنشی
آریاراد
فرهنگ نامهای ایرانی

فرخزاد

فرخزاد
شاد به دنیا آمده، نام فرشته موکل بر زمین، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر هرمزد برادر رستم هرمزان از سرداران سپاه یزگرد پادشاه ساسانی
فرخزاد
فرهنگ نامهای ایرانی