معنی فانیذ - فرهنگ نامهای ایرانی
واژههای مرتبط با فانیذ
فانیذ
- فانیذ
- معرب پانید که قند سپید باشد، (منتهی الارب) (برهان)، رجوع به فانید شود
لغت نامه دهخدا
فانید
- فانید
- قند سفید، شکر، برای مِثال ز بنگاه حاتم یکی پیر مرد / طلب ده درم سنگ فانید کرد (سعدی۱ - ۹۲)، شیرۀ نیشکر، شکر سرخ
فرهنگ فارسی عمید
پانیذ
- پانیذ
- شکر سرخ، قند مکرر، شکر قلم، شکربرگ، نوعی حلوا مانند شکر لیکن از آن غلیظ تر که از شکر و روغن و بادام تلخ و خمیر می ساختند، سکرالعشر
فرهنگ فارسی معین