جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با عزیزالله

عبیدالله

عبیدالله
بنده کوچک خداوند، نام یکی از فرزندان امام جعفرصادق و مؤسس دولت علویان
عبیدالله
فرهنگ نامهای ایرانی

عزه الله

عزه الله
عزت خدا ارجمندی خداوندی -20 نامی است از نامهای مردان 0 توضیح در فارسی معمولا بصورت عزت الله نویسند
فرهنگ لغت هوشیار

علی الله

علی الله
برخدا، درمقام استعاذه آید پناه بر خدا، بدادم برسید، برمن ستم است ازین رصد گاه ای داور دوران علی الله. (تحفه العراقین)، فریاد از دست، علی الله از بد دوران علی الله، تبر از خدا دوران تبرا، (خاقانی)، هرچه باد، باد، یا علی الله زدن، پناه برخدا بردن، یا علی الله زنان. در حال پناه بردنه بخدای: منم از تیره شب خویش علی الله زنان ای موذن تو کجا حی علای تو چه شد ک (حسن دهلوی) یاعلی الله گفتن، دل بدریا زدن، داد و فریاد، پناه بر خدا، مخفف توکلت علی الله
فرهنگ لغت هوشیار

علی الله

علی الله
پناه بر خدا، بر خدا، در مقام استعاذه گفته می شود، هرچه باداباد
علی الله
فرهنگ فارسی عمید

عزیزالدوله

عزیزالدوله
فاتک بن عبدالله رومی، مکنی به ابوشجاع و ملقب به عزیزالدوله. از مأموران الحاکم بامر الله فاطمی. رجوع به فاتک و به الاعلام زرکلی شود
لغت نامه دهخدا

عزیز بالله

عزیز بالله
الَعزیز بالله، نزار بن معدبن منصور عبیدی فاطمی، مکنی به ابومنصور و ملقب به العزیز بالله. صاحب مصر و مغرب. وی به سال 344 هَ. ق. در المهدیه متولد شد و بسال 365 پس از درگذشت پدرش با وی بیعت شد. در عهد او فتنه ها و جنگهایی رخ داد و قصرالبحر و قصرالذهب و جامع القرافه از ساخته های عصر اوست. نزار شخصی نیکواخلاق و بردبار و ادیب و فاضل بود و به سال 386که به قصد جنگ با رومیان به شهر بلبیس رسیده بود دراین شهر درگذشت. (از الاعلام زرکلی از ابن خلکان و خطط مقریزی و ابن خلدون و بلغه الظرفاء و ابن الاثیر)
لغت نامه دهخدا

عبیدالله

عبیدالله
ابن علی نصر معروف به ابن المارستانیه و مکنی به ابوبکر. رجوع به ابن مارستانیه و نیز الاعلام زرکلی شود
لغت نامه دهخدا