جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با ضیاءالدین

ضیاءالدین

ضیاءالدین
ابن امام فخرالدین رازی. مردی صاحب نظر ومشتغل بعلم و دانش بود. پس از وفات پدر در هرات اقامت گزید لیکن او در علم و هنر و ذوق و فطنت بپایۀ برادر کهتر خویش شمس الدین که پس از پدر لقب فخرالدین گرفت نرسیده است. رجوع به عیون الانباء ج 2 ص 76 شود
ابن البیطار، ابومحمد عبدالله بن احمد النباتی العشاب المالقی معروف به ابن البیطار. رجوع به ابن بیطار و نیز رجوع به عبدالله... شود
لغت نامه دهخدا

ضیأالدین

ضیأالدین
میرم (خواجه...). شاعر. معاصر شاه اسماعیل صفوی. وی در رثاء و تاریخ امیرغیاث الدین محمد بن امیر یوسف از سادات جلیل که به دست امیرخان حاکم هرات کشته شده است این رباعی گفته:
چون میر محمد خلف آل عبا
زین دیر فنا رفت سوی ملک بقا
تاریخ شهادتش رقم کرد ضیا
و الله شهید هو یحیی الموتی.
و نیز در مرثیه و تاریخ میرزا شاه حسین اصفهانی قطعه ای بمطلع زیرین سروده است:
مهر سپهر لطف که از رای انورش
آیینۀ فلک شده جام جهان نما.
(از حبیب السیر ج 3 ص 382 و 386)
لغت نامه دهخدا

سناءالدین

سناءالدین
ارقم فارسی که برقم مردی و مردمی صفحۀ دولت او مرقوم بوده و کمال شهامت او همه اقران و اکفاء را معلوم، برادر اتابک دکله که ممالک فارس در تحت تصرف و فرمان او بود و از حد مکران تا ساحل عمان در ضبط و امکان او. او را ابیاتی است اما این یک رباعی از بزرگی شنیده آمد:
روی تو بطعنه بر قمر می خندد
لعلت بکرشمه بر گهر میخندد
از شیرینی که هست گویی لب تو
پیوسته چو پسته بر شکر می خندد.
(لباب الالباب ج 1 ص 59)
لغت نامه دهخدا

علاءالدین

علاءالدین
اتابک یزد (شاه...). هفتمین از اتابکان یزد که تا 662 هَ. ق. عهده دار اتابکی یزد بوده است. وی بعد از پدرش قطب الدین محمودشاه به اتابکی رسیده بود. (تاریخ مفصل ایران، مغول ص 402)
حسین شاه. بیست وچهارمین تن از سلاطین بنگاله که از 899 تا 925 هَ. ق. سلطنت کرد. (طبقات سلاطین اسلام ص 227)
علی شاه. سومین تن از سلاطین بنگالۀ غربی که از 740 تا746 هجری قمری سلطنت کرد. (طبقات سلاطین اسلام ص 276)
اتابک یزد. هشتمین اتابک یزد است که از 662 تا 690 هَ. ق. حکومت کرد. (تاریخ مفصل ایران، مغول ص 403)
لغت نامه دهخدا