معنی صفر
- صفر(پسرانه)
- نام ماه دوم از سال قمری، نام کوهی در نزدیکی مدینه
واژههای مرتبط با صفر
صفر
- صفر
- زفر
صفر
- صفر
- خالی و تهی، مرد بی چیز ماه دومین از ماههای عربی پس از محرم
صفر
- صفر
- ماه دوم از سال قمری، پس از محرم و پیش از ربیع الاول، در پزشکی یرقان، گرسنگی
صفر
- صفر
- عددی به شکل «۰ یا O» که با قرار دادن آن در طرف راست عددی، آن را ده برابر می کند، کنایه از نو، کارنکرده مثلاً ماشین صفر، در علم نجوم حَمَل
صفر
- صفر
- خالی، تهی، پوچ، در اصطلاح ریاضی علامتی به شکل (0) که به خودی خود عدد نیست ولی اگر در طرف راست عددی قرار گیرد آن عدد را ده برابر می کند
صفر
- صفر
- دومین ماه سال قمری
صفر
- صفر
- زر، طلا، مس، روی
صفر
- صفر
- خالی شدن خنور و منه: نعوذ باﷲ من صفرالاناء، یعنی مردن مواشی. (منتهی الارب). تهی شدن. (تاج المصادر بیهقی) (مصادر زوزنی) ، مردن. (منتهی الارب) ، زردآب جمع شدن در شکم کسی. (منتهی الارب)
صفر
- صفر
- خالی از هر چیزی. (منتهی الارب). تهی و خالی. (غیاث اللغات) ، رجل صفرالیدین، مرد بی چیز. (منتهی الارب)