شیرین گوی، شیرین سخن، شیرین گفتار، خوش سخن: طعنه از کس خوش نباشد گرچه شیرین گو بود زخم نی بر دیده سخت است ار همه نیشکّر است، جامی، از مردم خوش طبع شیرین کار و شیرین گوی که در شهر هستند برآورند، (تزوک تیموری، نسخۀ خطی، از مجلۀ دانش سال 2 شمارۀ 2 ص 83)، رجوع به مترادفات کلمه شود
دهی است از بخش سیردان شهرستان زنجان، سکنۀ آن 100 تن، آب از چشمه سار، 8 باب دکان و قهوه خانه سر راه دارد، راه آن ماشین رو، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2) دهی است از بخش کبودرآهنگ شهرستان همدان، سکنۀ آن 597 تن، آب از چشمه و چاه، راه آن ماشین رو، صنایع دستی زنان قالی بافی است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5) دهی است از بخش حومه شهرستان قوچان، سکنۀ آن 303 تن، آب از قنات، راه آن ماشین رو، صنایع دستی زنان قالیچه بافی است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)