جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با شیرین دخت

آفرین دخت

آفرین دخت
دختر تحسین برانگیز، دختری که تمام خوبی ها را دارد، مرکب از آفرین (واژه تحسین) + دخت (دختر)
آفرین دخت
فرهنگ نامهای ایرانی

شیرین سخن

شیرین سخن
کسی که گفتارش خوش آیند و مطبوع است خوش صحبت، بذله گو لطیفه گوی
شیرین سخن
فرهنگ لغت هوشیار

شیرین دهن

شیرین دهن
آن که در دهان وی حلاوت باشد، آن که دهانش زیبا باشد، آنکه با حلاوت سخن گوید
فرهنگ لغت هوشیار

شیرین سخن

شیرین سخن
خوش سخن، خوش صحبت، شیرین کلام، شیرین گفتار، کسی که گفتارش خوش آیند است، لطیفه گو
شیرین سخن
فرهنگ فارسی عمید

شیرین صفت

شیرین صفت
شیرین حرکات. شیرین کار. سخت زیبا، که صفات و حرکات شیرین و دلنشین دارد. آنکه مانند شیرین، معشوقۀ خسرو و فرهاد، زیبا و دلرباست. (از یادداشت مؤلف) :
هر جا که مولّهی چو فرهاد
شیرین صفتی بر او گمارد.
سعدی.
رجوع به مترادفات کلمه شود
لغت نامه دهخدا