جدول جو
جدول جو

معنی شهفور

شهفور(پسرانه)
شه (فارسی) + فور (معرب پور)، شاهپور پسر شاه، شاهزاده
تصویری از شهفور
تصویر شهفور
فرهنگ نامهای ایرانی

واژه‌های مرتبط با شهفور

شاهفور

شاهفور
شاهپور، شهفور، امام طاهر بن محمد اسفراینی، شهیر به شاهفور ابوالمظفر، شافعی مذهب و مفسر و متکلم بوده، وی بسال 471 هجری قمری درگذشته است، از اوست: تاج التراجم فی تفسیر القرآن للاعاجم، التبصرفی الدین و تمییز الفرقه الناجیه عن الفرق الهالکین، (از معجم المؤلفین ج 5 ص 38) (از تاریخ ادبیات دکتر صفا ج 2 ص 903)
لغت نامه دهخدا

شهور

شهور
جَمعِ واژۀ شهر. (منتهی الارب) (ترجمان علامۀ جرجانی). ماهها. (غیاث) : اندر شهور سنۀ... امیر محمود. (تاریخ بیهقی). در شهور سنۀ... اتفاق افتاد به پیوستن من بخدمت این پادشاه. (تاریخ بیهقی).
ای کهن گشته در سرای غرور
خورده بسیار سالیان و شهور.
ناصرخسرو.
در شهور سنۀ اثنی و تسعین (92 هجری قمری) توصل بدان کرد. (فارسنامۀ ابن البلخی ص 118).
بخدایی که صنع و حکمت او
ماند از گردش شهور و سنین.
مسعودسعد.
غرض از مدت بقای تو بود
رفته و ماندۀ سنین و شهور.
مسعودسعد.
گر بمثل روز رزم، رخش تو نعل افکند
یاره کند در زمانْش، دست شهور و سنین.
خاقانی.
برای مجلس انست گلی فرستادم
که رنگ و بوی نگرداندش شهور و سنین.
سعدی.
بستۀ فرمان تو شهور و سنین است
بندۀ فرمان تو زمین و زمانست.
؟ از (یادداشت مؤلف).
- شهور محرمه، ماههای حرام، که عبارتند از: ذوالقعده و ذوالحجه و محرم و رجب. بدین سبب این ماهها راحرام خوانند که اعراب جاهلی جنگ و کشتار را در آن حرام میدانستند. (از اقرب الموارد). رجوع به شهر در این معنی شود
لغت نامه دهخدا