معنی شراکیم - فرهنگ نامهای ایرانی
واژههای مرتبط با شراکیم
شراذیم
- شراذیم
- جَمعِ واژۀ شرذمه. (از منتهی الارب). رجوع به شرذمه شود
لغت نامه دهخدا
اراکین
- اراکین
- جمع رکن، استون ها، دیوانیان دیوانمردان، جمع ارکان، جمع رکن ستونها. یا اراکین دولت. سران دولت
فرهنگ لغت هوشیار
جراثیم
- جراثیم
- جمع جرثومه، انگل ها، آسال ها بندادها، جوانه ها جمع جرثوم. خانه های مورچه، خاکهای پای درختان، کرمهای ذره بینی میکربها
فرهنگ لغت هوشیار