جدول جو
جدول جو

معنی شاه نبات

شاه نبات(دخترانه)
شاه (فارسی) + نبات (عربی) نام همسر فتحعلی شاه قاجار
تصویری از شاه نبات
تصویر شاه نبات
فرهنگ نامهای ایرانی

واژه‌های مرتبط با شاه نبات

شاخ نبات

شاخ نبات
شاخ شکر، شاخ (فارسی) + نبات (عربی)، نام افسانه ای معشوقه حافظ شیرازی
شاخ نبات
فرهنگ نامهای ایرانی

شاخ نبات

شاخ نبات
شاخه ای از نبات، شاخه های متبلور درون کاسۀ نبات
شاخ نبات
فرهنگ فارسی عمید

شاخ نبات

شاخ نبات
آنچه بصورت شاخ در کوزه های نبات بر رشته ها بسته شود. (غیاث اللغات). شاخه هایی از نبات متبلور که درون کاسه نبات بندد. ظاهراً شاخ قند نیز همین باشد. (آنندراج). شاخ شکر. رجوع به شاخ شود:
بلبل از عشق ز گل بوسه طمع کرد چه گفت
بشکن شاخ نبات و دل ما را مشکن.
مولوی (از آنندراج).
حافظ چه طرفه شاخ نباتیست کلک تو
کش میوه دلپذیرتر از شهد و شکر است.
حافظ.
این همه شهد و شکر کز سخنم می ریزد
اجر صبریست کز آن شاخ نباتم دادند.
حافظ
لغت نامه دهخدا

شاخ نبات

شاخ نبات
نام افسانه ای معشوقۀ خواجۀ شیراز. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

کاسه نبات

کاسه نبات
نباتی به شکل کاسه برای گذاشتن بر سفرۀ عقد یا هدیه دادن
کاسه نبات
فرهنگ فارسی عمید

کاسه نبات

کاسه نبات
نباتی که آن را به شکل کاسه درست کرده اند و معمولاً جزئی از وسایل سفره عقد است
فرهنگ فارسی معین

شاه آباد

شاه آباد
دهی از دهستان بلوک شرقی بخش مرکزی شهرستان دزفول، دارای 200 تن سکنه، آب آن از رود خانه دز، محصول آن غلات، برنج وکنجد و شغل اهالی زراعت است، ساکنان از طایفۀ عشایر بختیاری هستند، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی از دهستان فراهان بالا بخش فرمهین شهرستان اراک، دارای 991 تن سکنه، آب آن از قنات، محصول آن غلات، انگور، بنشن، پنبه و صیفی و شغل اهالی زراعت و گله داری وقالیچه بافی است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
دهی از دهستان جوپار بخش ماهان شهرستان کرمان، دارای 330 تن سکنه، آب آن از قنات، محصول آن غلات، حبوب، صیفی، سیب زمینی و میوه و شغل اهالی زراعت و مکاری و ریسندگی است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی از دهستان مرحمت آباد بخش میاندوآب شهرستان مراغه، دارای 206 تن سکنه، آب آن از زرینه رود و چاه، محصول آن غلات، چغندر و پنبه و شغل اهالی زراعت و جاجیم بافی است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی از دهستان قنوات بخش حومه شهرستان قم، دارای 315 تن سکنه، آب آن از قنات، محصول آن غلات، انار، پنبه و صیفی و شغل اهالی زراعت و کرباس بافی است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
در هشت فرسخی شمال باختری شوشتر سر راه دزفول، خرابه هایی که امروز شاه آباد می نامند دیده می شود و این موقع شهر جندیشاپور یا جندی سابور است، (از سرزمینهای خلافت شرقی ص 256)
دهی از دهستان بیزکی شهرستان مشهد، دارای 349 تن سکنه، آب آن از قنات، محصول آن غلات، چغندر و سیب زمینی و شغل اهالی زراعت و مالداری است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی از دهستان سبلوئیه بخش زرند شهرستان کرمانشاه، دارای 50 تن سکنه، آب آن از قنات، محصول آن غلات و حبوب و شغل اهالی زراعت است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
ده کوچکی است از بخش نجف آباد شهرستان اصفهان، دارای 63 تن سکنه، آب آن از زاینده رود، محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
دهی از دهستان اندیکا بخش قلعه زرامن شهرستان اهواز، دارای 150 تن سکنه، آب آن از چشمه، محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی از دهستان افزر بخش قیروکازرین شهرستان فیروزآباد، دارای 52 تن سکنه، آب آن از رودخانه، محصول آن غلات، برنج، خرما است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهی از دهستان پیشکوه بخش تفت شهرستان یزد، دارای 633 تن سکنه، آب آن از قنات، محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
نام محلی است در کنار جادۀ تهران و قزوین واقع در 18760 گزی تهران میان مهرآباد و اسماعیل آباد، (یادداشت مؤلف)
دهی از دهستان پنجهزاره بخش بهشهر شهرستان ساری، دارای 20 تن سکنه است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
نام دهی است واقع در پنج فرسخ و نیم میانۀشمال و مغرب قاضیان، (از فارسنامۀ ناصری ص 244)
ایالتی در جنوب بهار هندوستان، (ناظم الاطباء)
دهی از دهستان ریگان بخش فهرج شهرستان بم، دارای 87 تن سکنه، آب آن از قنات، شغل اهالی زراعت است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا

شاه تبار

شاه تبار
کسی که نژاد از شاهان دارد. کسی که نسبت وی به شاهان پیوندد. شاهزاده:
در پردۀ اندیشه بیارای عروسی
پس جلوه کنش پیش شهی شاه تباری.
سنایی
لغت نامه دهخدا