جدول جو
جدول جو

معنی شاوگ

شاوگ(پسرانه)
نام پادشاه کوشان در زمان خسروپرویز پادشاه ساسانی
تصویری از شاوگ
تصویر شاوگ
فرهنگ نامهای ایرانی

واژه‌های مرتبط با شاوگ

شاوگ

شاوگ
نام یکی از پادشاهان کوشانی است که وستهم در دورۀ حکومت بر خراسان او را بفرمان خویش درآورد. (از ایران در زمان ساسانیان چ 2 ص 467)
لغت نامه دهخدا

شاور

شاور
شاهپور، پسر شاه، شاهزاده، شاه پور، از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری گرانمایه و بار سالار فریدون پادشاه پیشدادی، نام چندتن از پادشاهان و پهلوانان ایرانی در شاهنامه
شاور
فرهنگ نامهای ایرانی

شارگ

شارگ
شریانی است ضخیم که خون را از قلب به سر رساند رگ کردن حبل الورید
شارگ
فرهنگ لغت هوشیار

شاوی

شاوی
سلیمان بن عبداﷲ شاوی عبیدی حمیری بغدادی، مردی ادیب و سیاستمدار بود، در بغداد بدنیا آمد و در سال 1209 هجری قمری درگذشت، از آثار اوست: نظم القطر ابن هشام در نحو، سکب الادب علی لامیه العرب، (از معجم المؤلفین ج 4 ص 267)
ابوالقاسم بن دری، شاوی الاصل و ساکن مکناس از قراء و شاعر و نویسنده بود، در سال 1150 هجری قمری درگذشت، از آثار اوست: حفظالامانی در شرح جعبری، شرح الهمز و الکنز و الحرز، (از معجم المؤلفین ج 8 ص 99)
لغت نامه دهخدا

شاوی

شاوی
منسوب به شاء و آن لغتی است در شاه بمعنی گوسفند: رجل شاوی، مردی گوسفنددار. (مهذب الاسماء). خداوند گوسپندان. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

شاوه

شاوه
هلند جنوبی، ایالتی است بوسعت 2800 کیلومتر مربع و دارای 2668158 تن سکنه که در غرب هلند و بر کنار دریای شمال واقع است و مرکز آن لاهه و شهرهای مهمش روتردام و لیدن است. زمینش پست و حاصلخیز است و با سدها و خاکریزهای ساحلی ازآب دریا محافظت می شود. (از دایره المعارف فارسی)
لغت نامه دهخدا

شاون

شاون
دهی از دهستان مغان شهرستان اردبیل. دارای 108 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آن غلات و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا