معنی ژرفین
- ژرفین(دخترانه)
- عمیق
واژههای مرتبط با ژرفین
برفین
- برفین
- سفید و زیبا مانند برف
طرفین
- طرفین
- هر دو سو
زرفین
- زرفین
- زلفین، حلقه بدن جانورانی مانند کرمهای حلقوی درین نوع حیوانات هر یک از حلقه ها دارای ساختمان نسبتا کاملی برای جذب و دفع و متابولیسم مواد غذایی موجود است و به تعداد این حلقه ها این ساختمان تکرار میشود و هر یک از حلقه ها طوری است که همه اعمال حیاتی را به تنهایی میتواند انجام دهد به همین جهت اگر کرم حلقوی را به قطعاتی تقسیم کنیم هر قطعه مانند جانوری کامل میتواند به زندگی ادامه دهد حلقه
طرفین
- طرفین
- دوطرف، دوجانب، دوسو، دوکرانه
طرفین دعوی: در علم حقوق مدعی و مدعی علیه
مرفین
- مرفین
- مورفین، آلکالوییدی با طعم تلخ، به شکل کریستال های استوانه ای و بی رنگ که از تریاک استخراج می شود و در پزشکی به عنوان مسکن و خواب آور به کار می رود
زرفین
- زرفین
- حلقۀ کوچک که به در یا چهارچوب در می کوبند و زنجیر یا چفت را به آن می اندازند، زُفرین، زوفرین، زورفین، زُلفین
حلقه
طرفین
- طرفین
- دو جانب، دو سو
مرفین
- مرفین
- ماده سمی مخدر که از شیره خشخاش و شقایق گیرنده
زرفین
- زرفین
- حلقه ای که زنجیر یا چفت را در آن می انداختند، زلف معشوق، زلفین
