جدول جو
جدول جو

معنی زانوس

زانوس(دخترانه و پسرانه)
نام یکی از دو شعبه بزرگ رود چالوس
تصویری از زانوس
تصویر زانوس
فرهنگ نامهای ایرانی

واژه‌های مرتبط با زانوس

زانوس

زانوس
زانوس و میخ سازی دو شعبه بزرگ رود چالوس اند که برود کندوان پیوسته و بنام چالوس وارد بحر خزر میشود، (جغرافیای طبیعی کیهان ص 69)
لغت نامه دهخدا

فانوس

فانوس
نوعی چراغ محفظه دار و معمولاً نفت سوز و قابل حمل، جاچراغی که از شیشه درست کنند و چراغ را در آن بگذارند که باد آن را خاموش نکند، چِراغدان، قِندیل، چِراغبانه، چِراغ پَرهیز، چِراغ وارِه، چَروَند، مَردَنگی، چِراغِ بادی، چِراغ بَرِه
فانوس خیال: فانوس خیالی، نوعی چراغ که در جلو آن اشیایی نگه می داشتند تا تصویر آن ها بر روی پرده بیفتد، فانوس خیال انگیز، فانوس گردان، برای مِثال این چرخ فلک که ما در او حیرانیم / فانوس خیال از او مثالی دانیم ی خورشید چراغ دان و عالَم فانوس / ما چون صُوَریم کاندر او حیرانیم (خیام - ۹۵)
فانوس دریایی: چراغی که در بندرگاه بر سر برج برای راهنمایی کشتی ها نصب می کنند، فار، چراغ دریایی
فانوس
فرهنگ فارسی عمید

فانوس

فانوس
هر چراغی که جهت روشن کردن مسافت زیادی بر بالای بلندی مانند منار و جز آن نصب کنند
فرهنگ لغت هوشیار

مانوس

مانوس
انس گرفته، آشنا و همدم و مصاحب خو گر انس گرفته: خوگر: ولایتش بوفود بر و برکت و وفور خصب نعمت ماهول و مانوس. . ، جمع مانوسین
فرهنگ لغت هوشیار

فانوس

فانوس
چراغی که برای روشن کردن مسافت زیادی بر بالای منار و جز آن نصب کنند
فرهنگ فارسی معین

بانوس

بانوس
در اصطلاح کفشدوزان آلتی است از آلات کفش دوزی که اطراف تخت کفش را جلا میدهد، (فرهنگ نظام)
لغت نامه دهخدا

ژانوس

ژانوس
بر طبق اساطیر کهن، وی اولین پادشاه شهر ژانی کولوس واقع بر ساحل رود تیبر مقابل شهر رم بوده است، رومیان او را چون خدائی پرستش میکردند و گمان داشتند که مراسم دینی را او بنیان نهاده است، (ترجمه تمدن قدیم فوستل دکولانژ ص 480)
لغت نامه دهخدا